وقتی تو آرزوی من شدی فهمیدم

بعضی آرزوها دورند،خیلی دور...

با این حال،اگر هنوز هم تو را آرزو می کنمشاید،

آرزویی زیباتر از تــــــــــ♥ــــــو سراغ ندارم...

اسمشو از موبایلت پاک می کنی...

مسیجاشو دیلیت می کنی...

به دوستات میگی جلوم اسمشو نیارین...

به خودت تلقین میکنی که فراموشش کردی...

                 اما...

با جای خالی تو قلبت چیکار می کنی؟؟؟

با این همه تشابه اسمی چیکار میکنی؟؟؟

با اهنگ هایی که باهاش گوش میکردی چیکار میکنی؟؟؟

وقتی غذایی که دوس داره رو میخوری ویادش میفتی چیکار میکنی؟؟؟

وقتی تیکه کلامشو می شنوی چیکار می کنی؟؟؟

هر جای دنیا میخواهی

باش…!!!

من…!!
احساسم را…!!!

با همین

دست نوشته ها…!!!

به قلبت

میرسانم…!!!

ایســــــتــــاده ام …

بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود … !

مـــن ،

همیــن جا ،

کنار قـــول هـایت ،

درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق نبـــودنت ،

محـــــکم ایــستاده ام

حرفی نیست...

فقط می نویسم...

ان روزها نیاز بیشتری دارم

به دوست داشتن,

به دیده شدن,

به این که من باشم و محبت تو...

من باشم و حمایت تو...

من باشم و شانه ای برای اشکهایم...

نیستی و هیچ کس جای این نبودن هایت را

پُر نکرد و نخواهد کرد!!!

نیستی و 

دلم برایت تنگ شده...

اینها حرفی نیست که...

تو به  رفتنت ادامه بده...

میدونی بن بست زندگی کجاست؟؟؟

جایی که نه حق خواستن داری نه توانایی فراموش کردن...

***

حرفی نیست !!!
فقط مینویسم رفت ان احساسی که تو را دوست میداشت

***

این روزها فقط تورو می‌طلبم!!! 
هی فلانی به خودت نگیر... 
مرگ را میگویم...

***

نه در آغوشت گرفته ام ،نه تو رابوسیده ام ..........
نه حتی موهایت را نوازش کرده ام...
اما .........
ببین چگونه برایت عاشقانه مینویسم

***

حتی در دورترین نقطه دنیا هم که باشی
در دورترین فاصله از من
بازهم خاطره ات ، بوی آشنای عطرت ، شعرهایت و ....

تـــــــو را به من پیوند می دهد

***

بودن و ماندن و زندگی کردن این روزها حوصله میخواهد...

و من این روزها چقدر بی حوصله ام...

خسته ام... فکری بکن برای خستگی هایم خدا...

بلاخره یروز یاد میگیری که از یه دوست دارم ساده برای دلت یه خیال رنگارنگ نبافی

که رابطه یعنی بازی

و اگه بازیگری نکنی،

می بازی که عاشقانه ها،

از یه جایی به بعد رنگ و بوی منطق به خودش میگیره

یروزی میفهی که تنهایی، خیلی بهتر از تنها شدنه

♥ صبر کردن گاهی معجزه می کند

تنهایی هایتان را پیش ‌فروش نکنید

فصل ‌اش که برسد به قیمت می خرند

♥ مرد یعنی:

یک کوه

سخت ولی نرم…

دلسنگ اما مهربان…

خشن اما وفادار…

مغرور اما نرم…

لجباز ولی وفادار…

دیوانه ولی عاشق…

♥ امشب نمازم بیشتر از همیشه طول کشید!

دلیلش را نفهمیدم

شاید برای سلامتی ات بیشتر دعا کردم!

و یا شاید

برای برگشتنت…

مهم نیست کدام است

من برای داشتنت “خدا، خدا” کرده ام…

♥ بیـا هر دو باشیــــم… 

تا نقض کنیـم برای همیشه … 

یـکی بود و یکی نبود قـصه ها را…

♥ یادت هست…؟!

روزی پرسیدی این جاده کجا می رود…؟!

و من سکوت کردم… دیدی…!

جاده جایی نرفت…!

آن کــــــــه رفت، تـــو بودی…

♥ چه دلگیر است

  
هم جمعه باشد !

هم ابر باشد !

هم باران باشد !

هم خیابان خیس باشد !

اما…

نه تو باشی !

نه دستی برای فشردن !

نه پایی برای قدم زدن !

نه نگاهی برای زل زدن !

♥ آهای… قصه های زیبا در گوشم گفتی…

اما قصه ی بی پایان ما به پایان رسیده، 

داستان ما قهرمان نداشت، 

این کلاغ به خونشون نرسید… 

این ها که فکر می کردم قصه است، بعدش تبدیل به غصه شد…

♥ خط موازی من… 

تا کجای این جاده با منی…؟ 

دلم برای تقاطع باتو خیلی تنگ است…

♥ تو یکی از همین شب ها، 

تو تاریکی های اتاقت، 

وقتی که دلت گرفت،

 وقتی حس تنهایی جاش رو به همه ی حس ها داد،

 وقتی که بغض دو دستی گلوت رو فشار می داد… 

آرامشی ناگهانی سراغت خواهد آمد…

تعجب نکن…! 

آن سره دنیا،

یکی، تنها در تاریکی های اتاقش، 

با بغض گلویش، برای خوشبختیت دعا می کند… 

دعایم همان لحظه اجابت شد…

♥ اگر می خواهی ببینی در نزد خداوند چه جایگاهی داری،‌

به درون خودت مراجعه کن ببین خداوند در نزد تو چه جایگاهی دارد…

♥ شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر؛ 

شخصیت من چیزیه که من هستم، 

اما برخورد من بستگی داره به اینکه تـــو کی باشی…

♥ آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد… 

شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش دوست می دارد، 

حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد، چه قدر دوســتت دارد! 

و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد!

♥ عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛ 

بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری! 

بعد از چند روز به دوستی! 

بعد از چند ماه به همکاری! 

بعد از چند سال به همسایه ای… 

اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم! 

دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم…

♥ گــــفته باشــــم!.!.! 

من هیچ وقت به اینکه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم…

مامانم یادم داده اسباب بازیام و بدم به بد بخت بیچاره ها…

♥ شاید میان این همه “نامردی” باید شیطان را بستایم که دروغ نگفت، 

جهنم را به جان خرید اما تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد…

♥ از آدما دلگیر نشو، 

تهمت زدن طبیعتشونه

! وقتی که به هوای بارانی می گویند: خــــــراب…!

♥ خطا از من است، می دانم، 

از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد”، اما به دیگران هم دلسپرده ام، 

از من که سال هاست گفته ام ” ایاک نستعین”، اما به دیگران هم تکیه کرده ام، 

اما رهایم نکن بیش از همیشه دلتنگم، به اندازه ی تمام روزهای نبودن…

بعضی آدمها یهو میان

یهو زندگیت و قشنگ میکنن

یهو میشن همه ی دلخوشیت

. یهو میشن دلیل خنده هات

. یهو میشن دلیل نفس کشیدنت.!....

بعد همین جوری یهو میرن

. یهو گند میزنن به آرزوهات یهو میشن دلیل همه ی غصه هات و همه ی اشکات

. یهو میشن سبب بالا نیومدن نفست!

"کجا میری؟ "

"با کی میری؟ "

"این چیه پوشیدی؟ "

"زود برمیگردیا"..

تنها که بشی دلت لک میزنه واسه شنیدن این جمله هااا

ﺧﯿﻠﯿﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺑﻌﻀﯽ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ...

ﺷﺐ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﻟﺸﺖ ﺧﯿﺲ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﻦ...

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯿﺸﻮﻥ؛

ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻥ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﻗﺸﻨﮕﺸﻮﻥ...!

ﺁﺭﺯﻭﯼ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﺷﻮﻥ...!